Feeds:
نوشته
دیدگاه

Posts Tagged ‘پویش’


این روزها با نزدیک شدن به سالگرد یازدهم سپتامبر، همان طور که خبر دارید کلیسایی در ایالت فلوریدا بر آن شده قرآن را بسوزاند. اول کمی به نقد غربی ها می پردازم و بعد انتقاد از خودمان.

آقای تری جونز! القاعده ای ها به نام اسلام و قرآن منفجر می کنند و شما به نام مسیح و آزادی آتش می زنید. فرق شما با آنان در چیست؟ شما که به قول خود در نقطه اوج تمدن به سر می برید و از شما متمدن تر بر گستره خاکی یافت نشده و شعار دموکراسی تان گوش فلک را کر کرده! هر آنکه عقل سلیم در سر دارد، می داند که این عمل فقط غرب ستیزی مسلمین را بر می  انگیزد و همچنین مسلمانان را بر حقانیت خویش مستحکم تر می کند و نه تنها با این کار آنان را در موضع ضعف قرار نمی دهید که به اندازه کافی بهانه برای هجمه ای قوی تر و چه بسا از نوع تروریستی بر علیه خود هموار می سازید. حتی اگر شما چنین بپندارید که تمامی جنایات گروه هایی چون القاعده از دل قرآن بر آمده ( که نیامده که اگر آمده بود این همه مسلمان سالم و صالح نداشتیم نمونه اش پدر رئیس جمهور خودتان )، بهتر است که روشی را اتخاد کنید تا اندیشه قرآنی را از بین ببرید نه برگه های قرآن را. اگر تک تک قرآنهای سراسر جهان را بسوزانید این اندیشه از ذهن مسلمین پاک نمی شود. زیرا که اسلام یک فرهنگ است و فرهنگ را با آتش نمی توان سوزاند. شما نشان دادید که شما نیز مانند همان القاعده ای ها به شدت افراطی هستید و هر چه به نظرتان می آید، صحیح میدانید و کمر به انجامش می بندید. این روش دقیقا همان روش القاعده ای است. به شما تبریک می گویم که علیرغم فرسنگ ها فاصله در محل تولد و رشدتان اینقدر القاعده ای اندیش هستید.

اما نقد خودمان؛ ما مسلمین خیلی وقتست که قرآن را سوزاندیم. همان موقعی که برای کشتار دیگران از دل آیه ها به دنبال توجیهی می گشتیم، حال آنکه با کشتن نا به حق هر فرد، ما یکبار قرآن را آتش می زدیم و یکبار آن را می کشتیم. مگر نه اینست که قرآن به ظاهر فقط یک کتاب است و فقط وقتی کشته شدن آن، معنا می یابد که بر خلاف آنچه که هدف بوده ز آن سوء استفاده کنیم؟

ما قرآن را، آن موقع که سپاه عثمانی را برای شیعه کشی و سپاه صفوی را برای مرزگشایی به نام کتاب خدا تجهیز می کردیم، سوزاندیم. همان موقع که برای قرآن رحل خریدیم تا بر روی زمین ننشیند اما سعی نکردیم با کوششی آن را بر دل نشانیم. همان موقع که به جای اینکه قرآن را بخوانیم تا روشنفکر شویم، آن را با سرعتی مثال زدنی خواندیم تا چند آیه جلو بیافتیم تا فرشتگان دو حسنه بیشتر بنویسند. همان موقع که به خلق الله گفتیم شما قرآن را بخوانید و به معنی و تفسیرش کاری نداشته باشید، و خودمان هم از آن فقط احکام فقهی استخراج کردیم و خودمان نیز آنقدر عوام زده شدیم که فقط درگیر کاوش فلان حکم دست چندم فروع دین شدیم.

همان موقع که قند روسی را به نام دین و قرآن در چای زدیم تا غسلش دهیم و تیره قجر را در روابط خارجی با روس ها بار دیگر یاری رساندیم تا برای مان ترکمن چای ها را امضا کنند( + ). همان موقعی که هر وقت به نفع مان بود، اوامرش فرامین الله بود و هر وقت به ضررمان بود، مصلحت ایجاب نمی کرد. همان موقع که به نامش فریاد آزادی سر می دادیم و بار دیگر باز هم به نام قرآن و به کام خود، استبداد حاکم می کردیم.

آری! قرآن سالها پیش توسط خود مسلمین سوزانده شده است! کاش به جای این همه پویش برای جلوگیری از سوزاندن ظاهرش، برای باطنش همّت می گماشتیم که اگر چنین می کردیم همان کلیسا امروز با کمال رغبت اسلام را ترویج می داد.

بیشتر نمی گویم؛ اما اگر طالبید به پست قبلی نیز مراجعه کنید.

پی نوشت:

شعار بنده خدا در تظاهرات اخیر :

وای به روزی که بفهمیم چی شد!

Read Full Post »